فرآیند و یکپارچه توسعه نرم افزار (RUP) چیست؟

علوم کامپیوتر

فرآیند و یکپارچه توسعه نرم افزار (RUP) چیست؟

فرآیند یکپارچه (UP) یا فرآیند توسعه نرم‌افزار یکپارچه، یک چارچوب توسعه نرم‌افزاری تکراری و تدریجی است که از آن می‌توان فرآیند سفارشی‌سازی شده را تعریف کرد. این فریم ورک شامل اجزای زیادی است و چندین بار برای ایجاد چندین تغییر اصلاح شده است. این چارچوب دارای چندین ویژگی کلیدی است که به نظر می رسد همه تغییرات را شامل می شود.

در روش RUP، مرحله توسعه شامل ارزیابی دقیق تر از طرح توسعه با هدف به حداقل رساندن بیشتر خطرات مرتبط است. یک ارزیابی از معماری سیستم مورد نیاز برای امکان پذیر ساختن آن و توسعه نمونه های اولیه در هنگام استفاده وجود دارد.

چهار مرحله از روش RUP شامل شش رشته توسعه اصلی است که عبارتند از:

مدل سازی کسب و کار

الزامات

تحلیل و طراحی

پیاده سازی

آزمایش کردن

گسترش

همچنین سه رشته حمایتی وجود دارد که رشته های اصلی نیستند اما به مدیریت پروژه RUP کمک می کنند. این رشته های حمایتی عبارتند از:

پیکربندی و مدیریت تغییر

مدیریت پروژه

محیط

نمونه هایی از فازهای RUP

روش RUPشامل چهار مرحله متمایز است: شروع، شرح، ساخت و گذار.

شروع در RUP

این مرحله شامل تحقیقات بازار، تجزیه و تحلیل هزینه، برنامه ریزی پروژه، ارزیابی ریسک، اسناد چشم انداز یا بیانیه های محدوده، و در برخی موارد، نمونه های اولیه است. یک مدل مورد استفاده، که عملکرد پیشنهادی یک سیستم جدید را توصیف می‌کند، نیز ساخته شده است. پس از اتمام مرحله آغازین، همه ذینفعان باید در مورد این جنبه ها به توافق برسند تا تعیین کنند که آیا پروژه قابل اجرا یا مناسب است. هدف مرحله آغازین رسیدگی به خطرات احتمالی مرتبط با پروژه در اسرع وقت است.

تفصیل در RUP

در روش RUP، مرحله توسعه شامل ارزیابی دقیق تر از طرح توسعه با هدف به حداقل رساندن بیشتر خطرات مرتبط است. یک ارزیابی از معماری سیستم مورد نیاز برای امکان پذیر ساختن آن و توسعه نمونه های اولیه در هنگام استفاده وجود دارد.

ساخت و ساز در RUP

در روش RUP، فاز ساخت و ساز مرحله ای است که پروژه در آن توسعه و تکمیل می شود. مرحله ای است که در آن

کد منبع ایجاد می شود و سایر ویژگی های سیستم توسعه می یابد. خروجی اصلی در مرحله ساخت یک نرم افزار کاملا کامل و کاربردی است.

روش های SDLC و مزایا و معایب آنها

چرخه عمر توسعه نرم افزار (SDLC) فرآیندی است که برای طراحی، توسعه و آزمایش نرم افزار با کیفیت بالا در صنعت توسعه نرم افزار استفاده می شود. عمدتاً SDLC شامل 6 مرحله است . برنامه ریزی، تعریف، طراحی، ساخت، آزمایش و استقرار. مدل های SDLC زیادی وجود دارد که در صنعت برای ایجاد نرم افزار استفاده می شود. هر مدلی برای انواع مختلف توسعه نرم افزار مناسب است، هر مدلی برای هر نوع توسعه نرم افزاری مناسب نیست. در زیر 5 مدل نرم افزار اصلی مورد استفاده در توسعه نرم افزار آورده شده است.

مدل آبشار

مدل V

مدل مارپیچ

مدل چابک

مدل تکراری

مدل آبشار

این مدل SDLC پر استفاده است. در این مدل، نتیجه یک فاز به صورت متوالی به عنوان ورودی فاز بعدی عمل می کند. در مدل آبشار عمدتاً شش فاز وجود دارد.

تجزیه و تحلیل نیازمندی : تمام الزامات مورد نیاز برای توسعه جمع آوری و مستند شده است.

طراحی سیستم : سند مشخصات مورد نیاز مطالعه شده و طراحی سیستم تهیه می شود.

پیاده سازی : با استفاده از طراحی سیستم، برنامه های کوچکی به نام واحد توسعه می یابند.

یکپارچه سازی و آزمایش : واحدها ، واحد به واحد تست شده و در یک سیستم یکپارچه می شوند.

استقرار سیستم : پس از آزمایش عملکردی و غیر عملکردی، محصول نهایی در محیط مشتری مستقر می شود.

تعمیر و نگهداری : تعمیر و نگهداری با رفع مشکلات رخ داده و ارائه به روز رسانی انجام می شود.

مزایای آسان برای درک و ساده برای مدیریت

مرحله به مرحله تکمیل می شود

برای پروژه های کوچکتر خوب کار کنید

نقاط عطف واضح و قابل درک هستند

تنظیم وظایف آسان است

نتایج و فرآیند به خوبی مستند شده است

معایب

محصول نهایی تا پایان چرخه عمر قابل مشاهده نیست

برای پروژه های پیچیده خوب نیست

دارای ریسک بالا

برای پروژه های طولانی در حال انجام مناسب نیست

برای پروژه های شی گرا مناسب نیست

اندازه گیری پیشرفت در مراحل دشوار است

نیازها را نمی توان در طول چرخه زندگی تغییر داد

مدل V

در مدل V مراحل تایید و اعتبار سنجی به صورت موازی انجام می شود. این به عنوان مدل V شناخته می شود زیرا فرآیندهای آن به صورت متوالی در شکل V اتفاق می افتد. برای هر مرحله از این چرخه توسعه، یک مرحله آزمایشی مرتبط با آن وجود دارد. مرحله بعدی چرخه عمر تنها با تکمیل فاز قبلی شروع می شود. هر مرحله مراحل تحویل و بررسی خاص خود را دارد. چندین مرحله تأیید وجود دارد.

مراحل تایید

تجزیه و تحلیل نیازهای تجاری - الزامات محصول درک می شود.

طراحی سیستم - سیستم کامل طراحی شده است.

طراحی معماری - مشخصات معماری برای سیستم درک و طراحی شده است.

طراحی ماژول - یک طراحی داخلی دقیق برای همه ماژول های سیستم ایجاد شده است.

فاز کدگذاری

سیستم در واقع در این فاز با توجه به مدل های طراحی در فازهای قبلی کدگذاری می شود.

مراحل اعتبار سنجی

تست واحد - تست واحد برای فاز طراحی کد و ماژول انجام می شود.

تست یکپارچه سازی - این با طراحی معماری برای آزمایش همزیستی و ارتباط ماژول های داخلی انجام می شود.

تست سیستم - ارتباط سیستم با سیستم های خارجی و کل عملکرد سیستم بررسی می شود.

تست پذیرش - با مرحله تجزیه و تحلیل نیازهای تجاری و همچنین آزمایش در محیط کاربر مرتبط است.

مزایای

مدل بسیار منضبط

مراحل یک به یک تکمیل می شود

مناسب برای پروژه های کوچکتر

آسان و ساده برای استفاده و درک

مدیریت آسان به عنوان استحکام مدل

معایب

ریسک بالاست

یک محصول کامل تا آخر دیده نمی شود

برای پروژه های پیچیده و پروژه های شی گرا مناسب نیست

برای پروژه هایی با نیازهای مکرر در حال تغییر مناسب نیست

بازگشت به عقب و تغییر عملکرد برنامه با مرحله آزمایش آن دشوار است

مدل مارپیچ

مدل مارپیچی ترکیبی از مدل فرآیند توسعه تکراری و مدل توسعه خطی متوالی است. یک پروژه بارها و بارها از این مراحل در تکرار عبور می کند. این به عنوان مارپیچ شناخته می شود. این مدل دارای چهار فاز است.

شناسایی - الزامات تجاری مشخص شده است. در محصول مارپیچی بعدی بالغ می شود، نیازمندی های واحد و الزامات زیرسیستم شناسایی می شوند.

طراحی - این شامل طرح های معماری، طرح های منطقی، طراحی محصول فیزیکی و طراحی نهایی سیستم است.

ارزیابی و تحلیل ریسک - در این مرحله مدیریت ریسک، شناسایی، برآورد و نظارت بر امکان سنجی فنی انجام می شود.

مزایای

تغییرات مورد نیاز را می توان انجام داد

نمونه های اولیه را می توان به طور گسترده مورد استفاده قرار داد

در شناسایی نیازمندی ها دقیق تر است

کاربران می توانند سیستم را از مراحل اولیه ببینند

توسعه را می توان با تقسیم آن به قطعات کوچکتر انجام داد و قطعات پرخطر را می توان زودتر توسعه داد

معایب

مدیریت مشکل تر است زیرا پیچیده است

محصول نهایی را نمی توان زودتر شناخت

برای پروژه های کوچک ، کم ریسک مناسب نیست

برای پروژه های کوچک گران است

فرآیند پیچیده است

مارپیچ ممکن است انتهای مشخصی نداشته باشد

هر چه مراحل میانی بالاتر باشد، مستندات بالاتر است

مدل چابک

این مدل ترکیبی از مدل های فرآیندی تکراری و افزایشی است. این روش محصول را به سازه‌های افزایشی کوچک می‌شکند و به صورت تکراری ارائه می‌شوند. در پایان تکرار، یک محصول کار ساخته می شود. یک تکرار شامل یک تیم متقابل عملکردی است که به طور همزمان در زمینه های مختلفی مانند برنامه ریزی، تجزیه و تحلیل نیاز، طراحی، کدگذاری، تست واحد، تست پذیرش کار می کنند.

مزایای

رویکرد واقع بینانه در توسعه نرم افزار

یک عملکرد را می توان به سرعت توسعه داد و نشان داد

حداقل منابع مورد نیاز است

مناسب برای پروژه هایی با تغییر نیازمندی ها

راه حل های کاری جزئی را می توان زودتر تحویل داد

کمی برنامه ریزی لازم است

آسان برای مدیریت

توسعه دهندگان از انعطاف پذیری برخوردار هستند

توسعه همزمان را فعال می کند

اسناد را می توان به راحتی انجام داد

کار تیمی و تمرینات متقابل ترویج می شود

معایب

مدل مناسبی برای مدیریت وابستگی های پیچیده نیست

اعضای تیم جدید ممکن است در درک محصول به دلیل نداشتن مستندات با مشکل مواجه شوند

ریسک بالا، قابلیت نگهداری، توسعه پذیری و پایداری است

وابستگی فردی بسیار بالا

به شدت به تعامل با مشتری بستگی دارد

یک برنامه کلی و یک رهبر ضروری است

مدل تکراری

مدل تکراری با اجرای ساده زیرمجموعه ای از نیازمندی های نرم افزار شروع می شود. به طور مکرر، نسخه های در حال تکامل را تا زمانی که سیستم کامل پیاده سازی شود، بهبود می بخشد. هر تکرار، قابلیت های جدید و تغییرات طراحی را به سیستم اضافه می کند.

مزایای

زمان عملیات اولیه کمتر است

همانطور که مخاطره آمیزترین قسمت انجام می شود، مدیریت ریسک آسان است

برخی از عملکردهای کاری را می توان زودتر توسعه داد

توسعه موازی می تواند انجام شود

تغییرات هزینه به نیاز کمتر است

در تکرارهای کوچکتر، تست و اشکال زدایی را می توان به راحتی انجام داد

یک محصول عملیاتی در هر افزایش تولید می شود

ریسک ها در تکرار شناسایی و حل می شوند

پشتیبانی از تغییر نیازمندی ها

مناسب برای پروژه های بزرگ و پروژه های حیاتی

پیشرفت توسعه نرم افزار را می توان اندازه گیری کرد

معایب

نیاز به منابع بیشتر

توجه بیشتری در بخش مدیریت لازم است

برای تغییر نیازمندی ها مناسب نیست

مشکلات طراحی ممکن است رخ دهد زیرا همه الزامات در ابتدا جمع آوری نشده اند

برای پروژه های کوچکتر مناسب نیست

پیچیدگی مدیریت بیشتر

پایان پروژه قابل مشاهده نیست

برای تجزیه و تحلیل ریسک، منابع بسیار ماهر مورد نیاز است

پیشرفت پروژه به شدت به مرحله تحلیل ریسک بستگی دارد

 

برای مشاهده مقالات در خصوص علوم کامپیوتر اینجا کلیک کنید.

 

0 نظر:

    نظر بدهید

      آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. قسمت های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *